۱۳۸۷ مهر ۳۰, سه‌شنبه

چی بگم .....

تو 1 روز 2 تا پست گذاشتنم نوبره...
الان هم ناراحتم ...هم بی تفاوتم ....هم دلتنگم....
یه وقتا ادم فکر میکنه که می تونه 1نفر رو برای خودش داشته باشه
بعد دلش رو به همین خوش می کنه که (x) ماله منه در همین دلش خوش کنکها می بینه بببببببببببببببببله
(X) جونش با یکی دیگه گرم گرفته ...چقدر اد م می سوزه
تازه حالااون طرف هم من باشم که جیکمم در نمی یاد که خدای نکرده یه وقت یه چیزی نگم که (X) جون ناراحت بشه
خوب بره با هر کی دوست داره باشه خوب دلش می خواد بیام چه بهش بگم؟!!!!!!!
هیچی دیگه اخرش حرص خوردنش و دلگیر شدن و دم بر نیاوردنش می مونه برای خودم
حقققمه تا من باشم اینقدر خودمووابسته به کسی نکنم ووابستگی مو نشون ندم.

دلم براش تنگ می شه

عزیزترینم دیگه نمی تونه باشه(به دلایلی)
دلم از حالا براش تنگ شده.
هر چند که تو این چند روز خیلی از دستش حرص خوردم
ولی چی کار کنم زیادی دوسش دارم.
اونم به نظرم همین طوره ولی نه به اندازه ی من این رو مطمئنم.
چقدر بده ما دخترا اینقدر زود وابسته می شیم از اون طرف هم خودمونیم که همیشه ضربه می خوریم.
من که هر بار گفتم می تونم نبودش رو تحمل کنم ولی وقتی وقتش رسیده غیر قابل تحمل بوده برام.
اینم دیگه یه جورشه دیگه.
از امروز دیگه نیست.معلوم نیست که دیگه کی بتونه باشه(چقدر ببببببببببببببببببببببببببببببببد)

۱۳۸۷ مهر ۲۶, جمعه

دل نوشت

خیلی دلم گرقته خیلی زیاد.........انقدرکه جلوی اشکامو نمی تونم بگیرم.
چقدر بده ادم به چیزایی که می خواد نمی تونه برسه یایه وقتا یه کارایی انجام داده که فکر میکرده درسته ولی الان فهمیده اونجوری که اون می خواسته نشده....
نمی دونم !!!!!!!
تنها چیزی که بعد کلی فکر به زبونم می یاد همینه.
نمیدونم چرا نمیتونم حتی به اونایی که قول دادم وقتی خیلی ناراحتم باهاشون حرف بزنم ..از ناراحتیم بگم!!!
دلم نمی یادکسی ازناراحتیم ناراحت بشه دست خودمم نیست ذاتم اینجوریه.
امروز دلم هوای گذشته ها رو کرده ...اخه چرا بعضیا با دخالتشون نمی ذارن ادم زندگشو بکنه؟؟؟
باباجون شاید دلمون می خواد خودمون رو پرتکنیم ته دره اخه به شماچه؟؟؟؟
کیه که بفهمه؟؟
اگه دخالت اطرافیان نبود الان خیلی چیزا اینجوری نبودکه الان هست.
ای خداااااااااا یعنی میشه بازم دوباره تکرار بشه؟؟؟
برای خدا کاری نداره ......ماها ییم که وقتی خدا یه چیزی بهمون میده بلد نیستیم ازش استفاده کنیم و قدرش روهمون موقع بدونیم.
خیلی مبهم نوشتم ولی برای خودم واضحه..


این اولین پستمه.... اینجا رو ساختم که دفتر خاطراتم بشه برای وقتای دلتنگیم .