۱۳۸۷ مهر ۳۰, سه‌شنبه

دلم براش تنگ می شه

عزیزترینم دیگه نمی تونه باشه(به دلایلی)
دلم از حالا براش تنگ شده.
هر چند که تو این چند روز خیلی از دستش حرص خوردم
ولی چی کار کنم زیادی دوسش دارم.
اونم به نظرم همین طوره ولی نه به اندازه ی من این رو مطمئنم.
چقدر بده ما دخترا اینقدر زود وابسته می شیم از اون طرف هم خودمونیم که همیشه ضربه می خوریم.
من که هر بار گفتم می تونم نبودش رو تحمل کنم ولی وقتی وقتش رسیده غیر قابل تحمل بوده برام.
اینم دیگه یه جورشه دیگه.
از امروز دیگه نیست.معلوم نیست که دیگه کی بتونه باشه(چقدر ببببببببببببببببببببببببببببببببد)

۱ نظر:

Unknown گفت...

دلت تنگ شد به ما یه سری بزن
وبلاگ من http://soheil.blogfa.com )

ایمیل من pketabfarhang@gmail.com